AR6091

كانال كشي و همه چيز درباره فيلترينگ در تهويه صنعتي را در اين مقاله برررسي خواهيم نمود.

كانال كشي و فيلترينگ در تهويه صنعتي

انواع كانال DUCTS

•  دستگاه هاي هود يا ورودي بايد بسته به نوع سيستم بايستي به كانال يا سيستم كانال كشي متصل شوند كه با هر پيچيدگي سيستم بايد طور مؤثر از ورودي هواي حاوي آلاينده ها با كنترل جريان مناسب به خروجي وتخليه مي كند.
• كانال بايد اندازه و مناسب باشد تا جريان درون آن با راندمان بالا و كمترين افت فشار جريان يابد. براي مثال تبديل هوا به جريان هاي لمينار (ورقه اي) با مقطع كم به جاي توليد آشفتگي.
• جريان هاي موجود دركانال ها بايد در حدي براي انتقال آلودگي به سيستم خروجي يا فيلتر كردن كافي باشد.
• نرخ جريان مي تواند بسته به ماهيت آلودگي به شدت متفاوت باشد.

نرخ بايد بسته به ماهيت آلودگي به اندازه اي كافي باشد تا اجازه ندهدآلاينده ها بر روي ديواره ها مجددا قرار گيرند. و حتما آلودگي به فيلتر يا خروجي منتقل شود. كاهش راندمان جريان در پاره اي آلاينده ها سبب تبديل شدن كانال به يك خطر احتمالي آتش و يا انفجار، خواهد شد.

شكل كانال ها

كانال با مقطع دايره اي داراي افت كمتري است نسبت به كانال هاي گوشه دار است. شكل و زواياي كانال ها بر عمل كرد كانال در انتقال جريان بسيار موثر خواهد بود. رعايت قوائد مشخص و استاندارد در كانال كشي الزامي است تا بر كارآيي و عملكرد تهويه اثر منفي نداشته باشد.

تغيير مسير هاي با زاويه 90 درجه به شكل لبه دار انشعابات با شكل تقاطعي باعث افت فشار وآشفتكي در جريان هوا خواهد شد.

روش هاي كانال كشي

كانال بايستي به درستي سايز شود تا جريان هواي تهويه شده را بدون آشتفگي و ايجاد كمترين صدا از خود عبور دهد. همچنين ساختار آن بايستي جامد و بدون انعطاف باشد. 

پاك كننده هوا يا فيلتر

اين فيلتر يا پاك كننده هوا را از مخلوط هوا وآلاينده استخراج مي كند. توجه شود كه همه سيستم ها نياز به تميز كردن هوا ندارند. تنها مواردي كه آلايند ممكن هنگام خروج به ساير آفراد يا به محيط زيست آسيب وارد كند بايستي از فيلتر استفاده نمود. 

انواع پاك كننده ها يا فيلتر ها 

فيلتر الكترواستاتيك

فيلتر پارچه اي

فيلتر سيكلون

منبع: ويدفكتور

منبع تحت فشار يكي از مهم ترين اجزاء در سيستم آبرساني است. اين منابع موجب آبرساني هرچه بهتر و آسان تر مي شوند و هم چنين از سرعت و كاركرد غير ضروري الكتروموتور پمپ آب جلوگيري مي كنند. هم چنين، منابع تحت فشار موجب تثبيت سطح فشار آب در ساختمان و بين گردش هاي پمپ مي شوند. اين نوع مخازن به منابع ديافراگمي، مخازن پمپ آب و يا مخازن تحت فشار پمپ آب معروف است. معمولا با رنگ ها و برندهاي گوناگون در بازار عرضه مي شوند. رايج ترين و پرمصرف ترين حجم براي كاربران خانگي منابعي با سايز 24 ليتري هستند و براي يك تا 3 طبقه مناسب مي باشند. هم چنين مي توان از آنها در اين ارتفاع انتظار عملكرد خوبي را داشت. بعد از حجم 24 ليتري، بهترين حجم مصرفي براي ساختمان هاي چند طبقه كه به صورت مشترك از يك پمپ استفاده مي كنند، به ترتيب 80-100-150 ليتري است. با توجه به ارتفاع ساختمان، تعداد واحد، فشار مورد نياز، پمپ آب نصب شده و ديگر پارامترهاي مورد نياز تعيين مي گردد.

انواع منبع تحت فشار

منابع تحت فشار بادي

منابعي گالوانيزه شده هستند كه آب و هوا را در يك مخزن آب بزرگ نگه مي دارند. تمامي اجزاي اين نوع منابع تفكيك نشدني هستند و به اين دليل، سايز بزرگي دارند و گنجايش حجم آب بيشتري را دارند.

منابع تحت فشار ديافراگمي

اين منابع ساختاري بسيار فشرده و محكمي دارند و ديافراگم آنها لاستيكي و ثابت است. مكش كمتر آب را از مكش بالاتر از هواي متراكم شده تفكيك مي كند. همانطوري كه آب در منبع پمپاژ مي شود، ديافراگم هواي متراكم شده را تا زماني كه سطح فشار آب به حد لازم برسد، هل مي دهد. سپس پمپ خاموش مي شود. اين روند موجب ثابت ماندن فشار آب در ساختمان مي گردد. در هنگام مصرف آب، ديافراگم مجددا به حالت اول بر مي گردد ( با همان فشار ثابت ).

منابع تحت فشار بالني

 اين نوع منابع بسيار شبيه به منابع ديافراگمي هستند. با اين وجود، آنها داراي بالني در انتهاي منبع هستند كه آب تحت فشار را نگه مي دارد. همانند منابع تحت فشار ديافراگمي، زماني كه پمپ فشار آب را بالا مي برد، بالن تحت مكش هواي فشرده باد مي شود. تا جايي كه فشار در نقطه مورد نظر به حداكثر برسد. در نهايت پمپ خاموش مي شود. در هنگام مصرف آب،‌ هواي فشرده شده باد بالن را خالي مي كند. فشار به حالت اوليه خود بر مي گردد و مجددا پمپ راه اندازي مي شود.

نحوه عملكرد منابع تحت فشار

اين نوع منابع با داشتن تيوپ داخل منبع، موجب هدايت آب پرفشار به داخل لوله ها توسط باد متراكم موجود در منبع  مي شوند. كاركرد آنها به صورتي است كه فلنج لبه بين منبع و فلنج گير مي كند و باعث آب بندي آن مي شود. آب كه با فشار پمپ به داخل منبع هدايت شده است در هنگام باز شدن شير تخليه مي شود. اگر شما بيش از حد مصرفي ذخيره شده در منبع را بخواهيد،‌ سپس پمپ روشن شده و مجددا نياز شما را برطرف خواهد كرد. فشار باد درون منابع ديافراگمي بستگي به تعداد طبقات ساختمان و متراژ و تعداد واحدها و ساير پارامترها دارد. ولي به طور نسبي بين 20 تا 45 psi قرار مي گيرد.

سايز كردن منبع

 سايز منبع بسيار مهم است. منابع تحت فشار سايز هاي مختلفي دارند و انتخاب يك منبع با سايز مناسب از اهميت بالايي برخوردار است.

• منبع بسيار كوچك موجب كاركرد هرچه بيشتر پمپ مي شود.
• كاركرد متناوب پمپ (خاموش و روشن شدن پمپ) موجب خرابي زودرس پمپ مي شود.

شايد اين سوال براي همه ما به وجود بيايد كه چرا براي واحد هاي بيشتر منبع هاي بزرگتري را انتخاب مي كنيم. آيا فشار آب بيشتري را نياز داريم؟ در حقيقت اين طور نيست. منبع تحت فشار به هيچ عنوان با فشار آب ارتباطي ندارد. همواره اين پمپ است كه فشار آب را تامين مي كند. منبع تحت فشار تنها به ذخيره آب در هنگام خاموش بودن پمپ مي پردازد و از مصرف برق بيش از حد جلوگيري مي كند. هم چنين موجب تنظيم گام هاي روشن و خاموش شدن اتوماتيك پمپ مي شود. هرچه قدر منبع تحت فشار بزرگتر باشد، پمپ آب بيشتري را ذخيره مي كند و ديرتر روشن مي شود. در اين صورت عمر منبع تحت فشار بالاتر مي رود.

مزاياي منابع تحت فشار

• عمر منابع ديافراگمي لاستيكي در برابر سايش، زنگ زدگي و پوسيدگي به دليل صاف بودن جداره داخل مخزن بسيار طولاني مي باشد.
• اين منابع كاملا بهداشتي هستند و ظاهري زيبا دارند.
• در هنگام ضربه آب براي خاموش و روشن شدن،‌ موجب كنترل پمپ مي شوند.
• اين منابع موجب مي شوند تا اصطكاك پمپ آب پايين آمده و مقدار فشار لازم براي خروجي آب مصرفي ايجاد شود.
• داراي تيوپي مقاوم هستند كه از انبساط آب جلوگيري مي كنند، و تغييري در طعم و مزه آب مصرفي ايجاد نمي كنند.
• از افزايش فشار و خطرات آن در سيستم پكيج جلوگيري مي كنند.

منبع: ويدفكتور

آچار فرانسه: اين ابزار نخستين بار توسط يك مهمندس انگليسي با نام ريچارد كلابرن اختراع شد. به همين دليل در بسياري از كشور هاي اروپايي مانند فرانسه، آلمان، ايتاليا و اسپانيا آچار انگليسي ناميده مي شود. در برخي كشورها به آن آچار سوئدي نيز مي گويند. چرا كه يك مهندس سوئدي به نام جان پتر جانسون در سال 1891 با تغييراتي آن را بهبود بخشيد و آن را به نام خود ثبت كرد. اين آچار نمونه تكامل يافته اي از آچار اوليه كلابرن بود. در برخي كشورها مانند ايران، لهستان، مجارستان، اسلوني و روماني به آن آچار فرانسه مي گويند.

آچار فرانسه

آچار فرانسه نوعي آچار تخت با دهانه (فك) متغير است. اين آچار به مهره چهار گوش و شش گوش مي خورد. داراي فك است كه دهانه آچار را تشكيل مي دهد. يك فك ثابت و ديگري فك متحرك كه فك متحرك آن با چرخاندن يك پيچ حلزوني شكل در وسط آچار به حركت در آمده. بر روي شيار تعبيه شده روي بدنه جابجا مي شود. 

كاربرد آچار فرانسه

از اين آچار براي باز و بستن پيچ ها و مهره با سايز هايي در رنج يا محدوده باز و بسته شدن فك  آچار مي توان استفاده نمود. ابعاد فك و طول آچار با ميزان و ساتيز باز شدن فك آچار متناسب است. هرچه دهانه فك بزرگتر باشد طول آچار و ضخامت آن بيشتر خواهد شد.

تقسيم يندي آچار

اين نوع آچار به دو نوع اصلي تقسيم بندي مي شود. آچار فرانسه با مصارف عمومي كه معمولا بدنه آن با كرم آبكاري شده است. نوع صنعتي آن كه جنس آن از فولاد ويژه و بسيار مقوم است كه رنگ تيره آن مشخصه مهم آين نوع آچار است.

هنگام استفاده از آچار فرانسه بايستي به اين نكته توجه نمود كه چه در زمان باز كردن و چه در زمان بستن پيچ توسط آچار فرانسه چهت آچار به گونه اي باشد كه فك متحرك در جهت گردش باشد. مانند شكل:

سايز آچار فرانسه

اين آچار در سايز هاي4 ، 6 ،8 ،10، 12 ، 15 ، 18 ،24 طول آچار  وجود دارد. كه دهانه فك آنها ماكزيمم تا

13 ،19 ،27 ،30 ،33 ،43 ،54 ،62 ميلي متر باز مي شود. و پيچ هايي با اين سايز ها را مي تواند باز يا بسته نمايند.

چند نكته كاربردي در مورد آچار فرانسه

• از اين آچار براي گشتاور و اعمال نيروي محدود استفاده كنيد.
• هنگام استفاده از آچار از جذب بودن دهانه آچار اطمينان حاصل كنيد. چرا كه آزاد بودن آچار سبب لغزش آچار و له شدن و آسيب به مهره يا گل پيچ خواهد شد.
• براي پيچ هاي با جنس نرم مانند برنج يا برنز از اين آچار استفاده نكنيد.
• به سايز پيچ و سايز آچار هنگام استفاده از آچار توجه داشته باشيد. چرا كه سايز برزگ آچار ممكن است باعث بريدن پيچ در اثر اعمال نيروي بيش از حد شود.
• در نظافت آچار دقت فرماييد حدآقل سه ماه يك بار مقدار كمي فك متحرك و پيچ حلزوني آن را روغنكاري نماييد.

منبع: ويدفكتور

سيستم تهويه محلي Local Ventilation: در يك سيستم تهويه 3 شكل از فشار وجود دارد:

• - فشار استاتيك (static pressure): در يك سيستم تهويه فشاري است كه هوا در تمامي جهات به صورت يك نواخت به جدار كانال اعمال مي كند. فشار استاتيك در واقع همان انرژي پتانسيلي است كه در كانال تبديل به افت فشار مي شود. اين فشار در قسمت مكش به صورت فشار منفي و در قسمت دمش فشار مثبت است.
• فشار سرعت (velocity per): فشاري است كه در اثر سرعت جريان حركت هوا به وجود مي آيد. اين فشار همواره مثبت است (اگر هوا ساكن باشد اين فشار صفر خواهد بود ولي فشار استاتيك چه در حال سكون يا جريان هوا همواره وجود دارد).
• - فشار كل (total per): مجموع فشارهاي استاتيك و سرعت را گويند.                              TP=VP+SP
• افت فشار (friction loss) : جريان هوا در داخل كانال موجب اصطكاك بين هوا و جداره كانال مي شود. اين اصطكاك باعث مي شود  كه مقداري از انرژي حركتي هوا صرف خنثي كردن اين اصطكاك شده و نهايتا تبديل به حرارت شود. هر قدر سرعت حركت سيال در كانال زيادتر باشد اصطكاك بيشتر و در نتيجه افت فشار بيشتر خواهد بود.

سيستم تهويه محلي Local Ventilation

نكته: چون در يك سيستم تهويه محلي در مقاطع مختلف كانال سرعت همواره بايستي ثابت بماند، يعني فشار سرعت ثابت است. از طرفي چون فشار سرعت تبديل به افت فشار مي شود. لذا فشار استاتيك به فشار سرعت تبديل شده و آن را جبران مي كند تا مقدار VP ثابت بماند. بدين ترتيب فشار سرعت ثابت مانده و فشار استاتيك به افت فشار تبديل مي گردد.

هود (HOOD):

عبارت است از جمع آورنده ي هواي آلوده يا به عبارت ديگر دهانه اي است كه به وسيله آن هواي آلوده جذب و به سيستم راه پيدا مي كند. بايد بدانيد كه مهم ترين قسمت يك تهويه موضعي همان هود است.

كاربرد هود در سيستم تهويه محلي

1. دهانه مخروطي مكش دود جوشكاري
2. هود كابينت آزمايشگاهي
3. كابينت حفاظتي بيولوژيك
4. اطاقك پاشش رنگ
5. اطاقك باد (دوش باد)
6. قيف پركن تهويه شده
7. سيستم جمع آوري گرد وغبار در كارگاه نجاري
8. دستگاه هاي پركن مواد فرار
9. هوذ هاي منعطف / سيار
10. محفظه هاي سند بلاست
11. هود سيار با فيلتر 

​در طراحي و يا انتخاب يك هود بايستي به مواردي مانند: شكل، اندازه، ميزان جريان هواي لازم و محل قرار گرفتن هود توجه بسيار نمود. چرا كه هر يك از اين عوامل تاثير مستقيم بر عملكرد سيستم تهويه خواهد داشت.

پمپ آب سانتريفيوژ از جمله پمپ هاي متداول در انتقال آب و انواع مايعات مي باشند ، كه از انرژي جنبشي استفاده مي كنند. نيروي گريز از مركز مايع را با فشار از چشمي پروانه و از جايي كه وارد لوله مي شود، خارج مي سازد. فشارهاي متفاوتي مي توانند با تغيير سرعت پروانه، استفاده از پروانه بزرگتر و يا با افزايش تعداد پروانه ها ايجاد شوند. پروانه و مايع پمپاژ شده از قسمت خارجي به وسيله مكانيكال سيل ها تفكيك شده اند. محور شفت و بار محوري ياتاقان ها مانع حركت شفت و كاهش اصطكاك در چرخش مي شوند.

پمپ آب سانتريفيوژ چيست؟

پمپ آب سانتريفيوژ با توجه به موارد زير طراحي شده اند:

تعداد لوله هاي مكنده ( تك مكنده يا دو مكنده)
تعداد پروانه ها ( تك پروانه، دو پروانه يا طبقاتي)
كاركرد يا بازده خروجي
پروانه ها ( نوع، تعداد پره ها)
بيشتر پروانه ها تنها در يك جهت ترتيب يافته اند و به آن ها تك مكنده مي گويند. مدل هايي با جريان يا گردش بالا از پروانه هايي استفاده مي كنند كه از هر دو جهت مكندگي داشته باشند و به آن ها دو مكنده مي گويند.

انواع پروانه ها:

راندمان و كارائي پمپ آب سانتريفيوژ توسط پروانه تعيين مي شود. پره ها طبق شرايط جريان طراحي شده اند . شكل ذيل انواع پروانه هاي اصلي را نشان داده است.

پروانه هاي باز:

پره ها بدون هيچ فرم خاص  يا پوششي به طوقه يا چرخ مركزي متصل شده اند و به طور مستقيم بر روي شفت نصب شده اند. پروانه هاي باز ساختاري ضعيف دارند و به ميزان هاي بالاتري از NPSHR نيازمندند. آن ها به نوعي در پمپ هاي ارزان قيمت با قطر كم به كار مي روند. اين نوع پروانه ها نسبت به پروانه هاي باز در برابر سايش و فرسودگي حساس تر مي باشند،‌ بدين ترتيب، راندمان و كارائي آن ها به سرعت تحت شرايط فرسايشي كاهش مي يابد.

پروانه هاي نيمه باز:

اين نوع از پروانه ها در پشت خود پوششي دارند،‌ كه تكيه گاه پره ها است و مقاومت مكانيكي را افزايش مي دهد. پروانه هاي نيمه باز در پمپ هاي متوسط با پمپاژ مايعاتي، با مقادير كمي از ذرات معلق استفاده مي شوند. آن ها از راندمان بالاتري برخوردارند وبه ميزان كمتري از NPSHR نسبت به پروانه هاي باز نيازمندند. وجود شكاف ميان پره هاي پروانه و بدنه اهميت دارد. اگر اين فضاي خالي خيلي بزرگ باشد، لغزش رخ خواهد داد و در نتيجه موجب كاهش كارائي مي شود.

پروانه هاي بسته پمپ آب:

پروانه هاي بسته داراي پوشش رو و زير براي حداكثر قدرت ممكن مي باشند. اين نوع پروانه ها در پمپ هاي بزرگ با كارائي هاي بالا و NPSHR پايين به كار مي روند . آن ها مي توانند در انتقال سيالات حاوي ذرات معلق استفاده شوند. نوع پروانه بسته از پرمصرف ترين پروانه ها براي پمپ آب سانتريفيوژ و نيز انتقال مايعات تميز مي باشد. آن ها بر رينگ هاي سايشي پروانه و بدنه پمپ تكيه كرده اند. رينگ هاي سايشي از فشار لوله ورودي پمپ تفكيك شده اند و موجب كاهش بارهاي محوري مي شوند و به راندمان بالاي پمپ كمك مي كنند.

آچار بكس نوعي از آچار است كه داراي يك دسته مخصوص يا آچار جغجغه‎اي است. تعدادي سري يا ساكت دارد كه استوانه اي شكل است.  در يك طرف اين سري‌ها يا استوانه ها يك سوراخ چهار گوش قرار دارد. در سوي ديگر استوانه سوارخي مطابق با شكل گل پيچ كه مي تواند چهار گوش، شش گوش، هشت گوش يا 12 گوش باشد. در سايزهاي مختلف بر حسب اينچ يا ميلي متر مشخص شده است.

آچار بكس چيست

آچار بكس يا آچار جغجغه، داراي يك زبانه مكعب مستطيل شكل به اندازه سوراخ چهار گوش روي سري‌ها يا سوكت ها است. با داشتن يك ساچمه مجهز به فنر قابليت اتصال به انواع سري‌ها را دارا است. با توجه به اينكه اين سري‌ها داراي شكل استوانه اي هستند، اين نوع از آچار براي پيچ‌هايي كه در انتهاي لوله ها يا جايي كه امكان چرخش دسته آچارهاي معمولي وجود ندارد، بسيار مناسب بوده. و در مواردي تنها راه بستن يا باز كردن پيچ ها و مهره در اين گونه موارد است.

عملكرد آچار بكس

عملكرد آچار بكس درست مانند آچار رينگي است كه در آن، لغزش آچار از روي سطح مهره توسط تعدادي شيار كنترل مي‎شود. تعداد اين شيار ها 4،6، 8، يا12 شيار است كه نوع 12 شياره آن رايج تر‎ است.

ساختمان آچار بكس

در انتهاي آچار بكس، يك شكاف مربعي شكل به ضلع3/4، 1/2 ،3/8 ،1/4 ،اينچ  وجود دارد. دسته بوكس ،هندلي و يا جغجغه اي، انواع  رابط ها، در آن قرار مي گيرد. اين گروه از آچار ها داراي تنوع زياد در متعلقات و رابطه هستند كه قدرت انعطاف زيادي در استفاده از اين آچار ها به كاربر مي دهد. آچار بكس ها داراي انواع دسته شامل دسته ساده، نوع هندلي، جغجغه اي است. رابط ها شامل رابط ثابت در سايز هاي كوتاه متوسط و بلند و رابط انيورسال مي شود.

تهويه صنعتي :ايجاد و برقراري سيستمي است تا با استفاده از آن ذرات آلاينده شامل گرد و غبار،‌بخارات، دود و گازهاي شيميايي از طريق تأمين هواي تميز و بدون آلودگي مضر  و يا تخليه هواي آلوده از محيط كار خارج نمود و از تماس كارگران با مواد خطرناك در  محدوده و مقدار بيش از حد مجاز جلوگيري نمايد.

تهويه صنعتي industrial ventilation

تهويه صنعتي به دو روش صورت مي گيرد.

• تهويه رقيق سازي  Dilution Ventilation
• تهويه موضعي  local ventilation       

​

تهويه رقيق سازي Dilution Ventilation

يعني رقيق كردن هواي آلوده به وسيله هواي پاك و تميز و كاهش نسبت مواد  به حد مجاز در موارد زير از آن مي توان استفاده كرد

1- ميزان سمي بودن ماده آلوده كننده كم باشد. در صورت بالا بود درصد سمي بودن ماده آلوده كننده چون كنترل بر روي نفاط تجع يا يكنواختي لحظه ماده آلوده كننده وجو ندارد پس اين روش در اين موارد مناسب نيست

2- منبع توليد آلودگي در نزديكي  كارگر نباشد. با زمان بر بودن كاهش سطح آلودگي  اگر كاركنان در نزديكي منبع آلودگي باشند دچار آسيب خواهند شد.

3- تراكم مواد آلوده كننده در هوا محيط  زياد نباشد. به ديلي زمان بر بودن عملكرد سيستم  ممكن تا رقيق شده آلوده كننده به افراد و كاركنان آسيب برسد

4- مواد آلوده كننده به شكل گاز يا بخار باشد(نه گرد و غبار) چرا كه آلودگي ناشي از گردو غبار را با رقيق سازي نمي توان كاهش داد

5- آلاينده به طور يكنواخت در محيط پراكنده شود. و نقاط تجمع موضعي مواد آلوده كننده وجود نداشته باشد

6- شرايط آب و هوايي معتدل باشد. چرا كه گرم يا سرد بودن بيش از عملكرد اين سيستم را تحت تاثير قرار مي دهد.و در مواردي مختل مي كند.

7- به وسيله تميز كننده نياز نباشد. با رقيق سازي آلودگي به محدوده مجاز برسد و  براي ايجاد محيط تميز به خنثي كننده جدا كننده و .... نياز نباشد.

روش هاي رقيق سازي

تهويه طبيعي natural vent

سيستم هاي تهويه طبيعي با موفقيت در چند ين مورد  كاربردي، استفاده شده است از جمله:

مدارس ، بيمارستان ها ،فروشگاه هاي بزرگ و مراكز خريد،ساختمان هاي اداري و انبارها. مزاياي بسياري در استفاده سيستم هاي تهويه طبيعي وجود دارد.

مزيت استفاده از آب و هوا ي فضاي باز  خارج ساختمان با هدف :

• بازده بالاتر انرژي
• بهبود  كيفيت محيط كار و زندگي در داخل ساختمان
• ايجاد پتانسيل كاهش هزينه
• كاهش هزينه نگهداري و تعويض و تعمير ات
• سازگاري با  نور روز و نور آفتاب
• افزايش محدود آسايش و رفاه حرارت

تهويه مكانيكي mechanical vent 

در اين روش معمولاً با استفاده از فن هاي محوري هوا جابجا مي گردد و خود به چند دسته تقسيم  مي شود.

روغن موتور: روانكاري به عنوان علم تسهيل حركت نسبي سطوح در تماس با يكديگر تعريف شده است. روانكار ماده اي جامد، نيمه جامد، مايع و يا گاز است كه براي كاهش اصطكاك بين دو سطح در بين آن ها قرار مي گيرد. روانكارها را در يك نگاه كلي مي توان به دو دسته روانكارهاي خودرو و روانكارهاي صنعتي تقسيم كرد:

روانكارهاي صنعتي به سه دسته عمده روغن هاي صنعتي، گريس ها و روانكارهاي ويژه تقسيم مي شوند.

انتخاب روغن موتور مناسب

روغن موتور

روغن موتور از دو جزء تشكيل شده است:  

1- روغن پايه 

 2– ادتيو يا افزودني

روغن پايه موجب مي شود كه روغن موتور، روانكاري قسمت هاي متحرك را انجام دهد تا اصطكاك كاهش يابد. ولي از آنجاييكه روغن به تنهايي براي حفاظت موتور كافي نمي باشد. بنابراين از مواد ديگري به منظور جلوگيري از خراب شدن روغن پايه تحت شرايط دمايي موتور و هم چنين حفاظت بيشتر موتور استفاده مي نمايند.

مواد افزودني روغن موتور

1. ادتيوهاي پاك كننده: براي پاكيزه نگهداشتن موتور استفاده مي شود. چون آلودگي هاي مختلف را در حالت معلق نگه مي دارد و مانع از نشستن آن ها بر روي قطعات موتور مي شود.
2. بازدارنده هاي خوردگي و زنگزدگي: موتور را از آب و اسيدهاي تشكيل شده محافظت مي نمايد.
3. آنتي اكسيدان ها: از اكسيداسيون روغن و درنهايت تشكيل لجن جلوگيري مي نمايد.
4. مواد ضد سايش: يك فيلم روي سطح فلز تشكيل مي دهند تا از برخورد فلز – فلز جلوگيري نمايند.
5.  اصلاح كننده هاي ويسكوزيته و كاهشدهنده انتظار ريزش: به جريان روغن موتور كمك مي كند.

روغن هاي موتوري از لحاظ گرانروي به دو گروه دسته بندي مي شوند:

مقاومتي كه يك روغن نسبت به جاري شدن به علت اصطكاك داخلي مولكول هاي آن از خود نشان مي دهد، گرانروي (ويسكوزيته) ناميده مي شود.

1. روغن مونو گريد: روغني است كه توانايي كار كردن در دماي بالا يا پايين را دارد.
2. روغن مالتي گريد: اين روغن ها كه به چهار فصل معروف مي باشند. توانايي كاركرد در دماي بالا و پايين را توامان دارا هستند.

روغن هاي تك درجه اي مانند 20 ، 30 ، 40 ،در موتورهاي جديد منسوخ شده است. و روغن هاي مالتي گريد، امروزه كاربردي غالب دارند. روغن هاي چند درجه اي كه با حرفW )نشانه زمستان(و دو عدد واقع در چپ و راست مشخص مي شوند، مانند 42 W 52 ، 15 W 22 از لحاظ كاري مناسب تمام فصول هستند. عدد سمت چپ W ، معياري از گرانروي روغن در دماي پايين و عدد سمت راست، گرانروي در درجه حرارت بالا را نشان مي دهند. 

گرانروي روغن معمولاً در دماي40 و 100 درجه سانتي گراد اندازه گيري مي شود. در طبقه بندي انجمن نفت آمريكاAPI براي نشان دادن سطح كيفيت روغن موتور از يك نشان دو حرفي استفاده مي شود. حرف اول نشاندهنده نوع موتور است، يعني خودروهاي بنزيني در گروه S و خودروهاي ديزلي در گروه C ) خودرو هاي تجاري(طبقه بندي مي شوند.حرف دوم در هر دسته ارائه دهنده كارايي آن طبقه است، به عبارت ديگر سطح كيفيت روغن با بالا رفتن حروف الفبا افزايش مي يابد. به اين مفهوم كه حرف A پايين ترين سطح كارآيي را نشان مي دهد و با بالا رفتن حروف، سطح كارآيي نيز افزايش خواهد يافت.

دو عامل مهم براي شناسائي و انتخاب روغن موتور وجود دارد:

لازمه يك سيستم كار آمد تهويه هواي سرد، گرم و تخليه هوا انتخاب و كاربري مناسب فن است. نوع فن هاي كه عموما مورد استفاده هستند شامل نوع سانتريفيوژ و نوع محوري اكسيال است.

شناخت انواع فن و مباني آن

فن سانتريفيوژcentrifugal fan

در اين نوع از فن­ و هواكش ها، هوا از بخش پروانه به سمت پره­ ها حركت كرده و انرژي جنبشي آن زياد مي­ شود. اين انرژي جنبشي قبل از ورود به بخش discharge به انرژي فشاري تبديل شده و در نتيجه فشار هوا بالا مي­ رود. هوا به صورت شعاعي اي ( گريز از مركز ) در اطراف پروانه پرتاب مي شود. براي جهت دادن به حركت و فشار ايجاد شده نياز به يك محفظه حلزوني شكل است.

axial fan فن­ هاي اكسيال ( محوري)

همانطور كه از نامشان پيداست، جريان هوا را در طول محور خود به حركت درمي­ آورند. هوا پس از عبور از پره­ ها، در اثر نيروي ليفت حاصل از ايروديناميك، پرفشار شده و تغيير مسير مي­ دهد و پس از عبور از مسير خروجي مجددا تغيير جهت داده و در نهايت در مسير سرعت ورودي به فن، از آن خارج مي­ شود. 

اين فن­ ها توانايي توليد فشارهاي بالا را با بازده زياد داشته و با بيشتر شرايط فرايندها كاربردي سازگاري دارند كه اين يكي از مزيت­ هاي مهم نوع از فن ها مي باشد.

فن­ هاي سانتريفوژ بر اساس نوع پره به چند دسته زير تقسيم مي­ شوند:

پره­ هاي ايرفويل (AF )

پره هاي Airfoil (AF) داراي سطوح و لبه هاي صاف و صيقلي هستندكه اين باعث مي شود تا آشفتگي  ياturbulence به ميزان زيادي كاهش يافته اين شرايط كاهش عمده اي در ميزان صدا ايجاد شده و افزايش بازده سبب مي شود.

انحنا رو به عقب ( BC )backward curved

در اين نوع فن ها گردش پروانه در جهتي است كه پشت به انحناي داخلي تيغه ها يا پره ها است. فن­ هاي BC داراي راندمان كمتري نسبت به فن­ هاي ايرفويل هستند و مي ­توانند گازهاي كه داراي ذرات هستند را نيز  انتقال دهند. چنانچه غلظت مواد همراه سيال يا گاز بالا باشد پره­ هاي شعاعي يا مستقيم در نوك مناسبتر مي باشند.